(جزء ۲۵۰ فیلم برتر IMDb با رتبه ۱۹۳)
ژانر : انیمیشن | اکشن | کمدی
کیفیت : DVDScr
اسکرین شات : کلیک
حجم : ۴۵۰ مگابایت
امتیاز : ۸٫۳
اطلاعات کامل : IMDB
خلاصه داستان : یک ” لگوی ” کوچک و معمولی به گمان اینکه می تواند یک قهرمان باشد به عضویت گروهی در می آید که قصد دارند به جنگ یک ” لگوی ” ظالم بروند اما…
…::|| دانلود انیمیشن Frozen محصول سال ۲۰۱۳ آمریکا ||::…
|| با کیفیت Bluray 1080p ||
دانلود فیلم با لینک مستقیم و کمکی
ژانر : انیمیشن | ماجراجویانه | کمدی
کیفیت : Bluray 1080p
حجم : ۱۴۰۰ مگابایت
امتیاز : ۸٫۰
اطلاعات کامل : IMDB
خلاصه داستان : تیمی متشکل از “آنا” و “کریستُف” در یک سفر برای نجات “آلسا” خواهر آنا به اورست می روند که در مسیر سفر به یک آدم برفی خنده دار به اسم “اولاف” برخورد می کنند که به وسیله ی طلسمِ یخ زدگی پادشاه ظالم تا ابد در زمستان دام افتاده است …
One Piece =به ژاپنی: ワンピース( Wan Pīsu) یک مجموعه مانگا شونن محبوب نوشته شده توسط "Eiichiro ODA (ائیچیرو اودا)" است که از سال 1997 در مجله هفتگی شونن جامپ شروع به چاپ شدن و تاکنون نیز در حال ادامه است و تاکنون چندین بار با شکست دادن مانگای ناروتو پروفروشترین مانگای ژاپن شده است ماجراهای این مانگا درباره ی پسری به نام لوفی که کلاه حصیری نیز خواند میشود است او با خوردن میوه شیطانی بدنش دارای خاصیت لاستیک مانندی شده این خاصیت در مبارزه به او کمک می کند او قصد دارد تا با جمع کردن خدمه ای در یک کشتی گنج بزرگ دزد دریایی معروف که وان پیس را بدست آورد و بزرگترین دزد دریایی تاریخ شود انیمه این مانگا شاهکار توسط استودیو مطرح Toei Animation از سال 1999 شروع به ساختن شد و هنوز بعد از 15 سال در حال ادامه است و رقابت تنگاتنگی با انیمه ناروتو شیپودن دارد.
خلاصه داستان انیمه وان پیس (One Piece): قبل از اینکه پادشاه دزادن دریایی وان پیس اعدام شود ، اعلام کرد گنج بزرگ خود را در جزیره ای مخفی کرده است و هرکس توانایی یافتن آن را داشته باشد جانشین من میشود و بسیار از دزدان دریایی در جستجو این گنج هستند ولی موفق نشده اند حتی کوچکترین نشانه ای از این گنج افسانه ای پیدا کنند و حالا پسری به نام "D. Luffy )لوفی)" که با خوردن میوه شیطانی صاحب قدرتی مانند لاستیک شده با خدمه اش برای پیدا کردن این گنج راهیه دریا میشوند در این راه دوستان زیادی پیدا می کنند و همچنین دشمنانی سد راه آنان قرا می گیرند.
براتون تو ادامه مطلب یکی از انیمه های وان پیس رو گذاشتم دانلود کنین و لذت ببرین ♥
۱۲ سال پیش از شروع داستان، موجودی شرور و افسانهای به نام کیوبی (روباهی با ۹ دم) به کونوها حمله میکند. چهارمین هوکاگه با استفاده از یک طلسم و قربانی کردن خود موفق میشود کیوبی را داخل بدن ناروتوی تازه بهدنیا آمده زندانی کند.
ناروتو پسری یتیم است و اکثر مردم (بزرگسالان) کونوها او را همان کیوبی میبینند و از او تنفر دارند. بنا به فرمان هوکاگهٔ سوم هیچکس حق ندارد در مورد وقایع رخداده مرتبط با حملهٔ کیوبی حرفی بزند؛ برای همین همسالان ناروتو چیزی در این مورد نمیدانند. با این وجود بهعلت دیدگاه و رفتار بزرگسالان و تأثیر این رفتار بر روی فرزندانشان، ناروتو دوران کودکی خود را بدون هرگونه رابطهٔ صمیمانه و دوستی سپری میکند. نتیجه این که ناروتو برای جلب توجه دست به انواع و اقسام شیطنت و خرابکاری میزند.
در آغاز ناروتو بدترین شاگرد مدرسهٔ نینجاها است؛ اما با تلاش فراوان قدرتهای خودش را افزایش میدهد و بالاخره فارغالتحصیل میشود. پس از فارغالتحصیلی، نینجاهای مبتدی به گروههای سه نفره تقسیم میشوند. ناروتو نیز به همراه ساسوکه اوچیها (بهترین شاگرد مدرسه) و ساکورا هارونو (که ناروتو به او علاقهمند است) در یک گروه قرار میگیرند. تربیت آنها را هم کاکاشی هاتاکه یکی از بهترین نینجاهای کونوها (که همیشه ماسکی بر صورت دارد) به عهده میگیرد... .
در بلیچ چه میگذرد!
مانگا: انیمه:
نویسنده: تایتو کوبه [1] کارگردان: آبه نوریوکی [2]
وضعیت: ادامهدار وضعیت: ادامهدار
تعداد قسمتها: 51 جلد، 462 قسمت تعداد قسمتها: 338 قسمت
ژانر: اکشن، ماجراجویی، دارم، شونن، ماوراءالطبیعه ژانر: اکشن، کمدی، درام، ماوراء الطبیعه
خلاصه داستان:
ایچیگو کوروساکی [3] پسر جوانی است که توانایی دیدن ارواح را دارد. همین ویژگی به او این امکان را میدهد که روکیا کوچیکی [4]، یک خدای مرگ [5](شینیگامی)، را ببیند. روکیا خدای مرگی است که در شهر کاراکورا [6] انجام وظیفه میکند و روانهای پاک را به جامعهی ارواح [7] و ارواح خبیث - یا آن طور که در داستان به آنها اشاره شده، هالوها [8] - را پاکسازی میکند.
این دیدار افتادن آهستهی سنگی کوچک است که موجب ریزش بهمنی بزرگ میشود: ایچیگو روکیا را میبیند. روکیا تلاش میکند هالویی را که به خانوادهی ایچیگو حمله کرده، از بین ببرد. روکیا زخمی میشود و هالو به خواهران ایچیگو دست پیدا میکند؛ ایچیگو بیثمر تلاش میکند تا آنها را نجات دهد. روکیا به عنوان آخرین گزینهی موجود به ایچیگو میگوید که به او اعتماد کند و شمشیرش را به بدن ایچیگو فرو میکند. نتیجه، انتقال تمامی قدرت روکیا به ایچیگو است: ایچیگو دیگر یک انسان-خدای مرگ است.
با گذر زمان روکیا روز به روز قدرتش را از دست میدهد و در نقطهی مقابل، ایچیگو روزانه قویتر و قویتر میشود. او به تدریج جای روکیا را پر میکند و بار وظایف او را به دوش میکشد و دقیقاً زمانی که آنها خود را با شرایط تطبیق دادهاند، دو خدای مرگ به شهر کاراکورا میآیند تا روکیا را دستگیر کرده و به جامعهی ارواح ببرند تا اعدام شود؛ چون روکیا با انتقال قدرتش به یک انسان، گناهی بزرگ مرتکب شده است.
همین دو نفر هستند که قدرت بخشیده شده از سوی روکیا به ایچیگو را از بین برده و او را به صورت یک انسان ناتوان و زخمخورده بر زمین تنها میگذارند و به بعدی دیگر میروند.
یکی از این دو نفر، پس از آن که در نبرد ایچیگو را شکست داده و او را زخمی کرده است، به او میگوید: «تو کندی، حتا در زمین خوردنت هم کندی.» و او را ناتوان و با غروری جریحهدار شده، رها میکند.
ایچیگو برای جبران مهربانی روکیا، علیرغم توانایی نداشتهاش سوگند میخورد که جان او را نجات دهد. حتا اگر لازم باشد نظم جامعهی ارواح را از بین ببرد. حتا اگر لازم باشد با تمام فرماندهان بجنگد. حتا اگر در راه بدست آوردن قدرت نبرد، تا پای مرگ پیش برود... حتا اگر تبدیل شدن به یک هالو، کمترین خطری باشد که تهدیدش میکند. و این آغاز راهی است طولانی که وی در پیش رو دارد.
شاید جملات کنپاچی زاراکی [9]، یکی از قویترین فرماندهان جامعهی ارواح، خطاب به ایچیگو توصیف دقیقی باشد از راهی که این قهرمان دوست داشتنی قدم به آن میگذارد:
«تو به دنبال دلیلی برای جنگیدن میگردی؟ چرا این مسئله را نمیپذیری که تو جویای جنگی؟ تو خواهان قدرتی. اینطور نیست ایچیگو؟ هر کسی که در جستجوی قدرت است، بدون استثنا طالب جنگ است. تو میجنگی که قویتر بشوی؟ یا این که قدرت بیشتر میخواهی تا بتوانی بجنگی؟ من نمیتوانم این را برایت بگویم. تنها چیزی که از آن به خوبی مطلعم، این است که افرادی مثل ما این گونه به دنیا آمدهاند. ما برای جنگیدن به دنیا آمدهایم. غریزهات، تو را به سوی جنگهای جدید خواهد کشاند و این تنها راهی است که تو داری. تنها راه برای قویتر شدن. بجنگ ایچیگو! اگر تو قدرتی میخواهی که بتوانی با آن دشمنت را کنترل کنی، شمشیری که در دست داری را بیرون بکش و او را بکش. این تنها گزینهای است که داری. این مسیری است که پیش رو داری و آن را پشت سر گذاشتهای.»
شخصیتها:
اگر بخواهیم به یکی از نقاط قوت بلیچ، که آن را از سایر داستانهای شونن متفاوت کرده اشاره کنیم، ناگزیر باید از شخصیتپردازی فوقالعاده قدرتمند آن صحبت کنیم. داستان سرشار از شخصیتهای قوی، متفاوت و قابل احترام است.
شاید بتوان کاراکترهای داستان را به سه گروه دستهبندی کرد: انسانها، خدایان مرگ، هالوها/ آرانکارها [10]. البته هرچه در داستان بیشتر پیش برویم، میبینیم شخصیتهایی هستند که این مرزها را میشکنند. بهترین نمونهاش خود ایچیگو است که در ابتدای داستان یک انسان-خدای مرگ به حساب میآید.
نکتهای که برای من در این داستان بسیار جذاب است، این است که برخلاف بیشتر داستانهای شونن و حتا فیلمهای اکشن/حادثهای که کاراکترها –به جز کاراکترهای اصلی- بیشتر «تیپ» هستند تا شخصیت، این داستان کمتر از تیپ استفاده کرده و مخاطب را به خوبی با شخصیتهایش، نقاط ضعف و قدرتشان، گذشته و انگیزههایشان آشنا میکند. البته باید به این مسئله هم توجه کرد که تایتو کوبه یک راوی بسیار خسیس و باحوصله است. هیچوقت به مخاطب اطلاعات اضافی نمیدهد. هیچوقت نمیگذارد فکر کنید یک شخصیت را به تمامی میشناسید. همیشه معماهای کوچک و بزرگی وجود دارند که ذهن بیننده یا خواننده را درگیر شخصیت میکند و او را مشتاق میکند بیشتر و بیشتر با داستان همگام شود....... بقیشو تو ادامه مطلب بخونید
تعداد صفحات : 1